آرای خاموش به آراء آن عده از مردم گفته میشود که به دلایل مختلف در انتخابات شرکت نمیکنند مگر انکه دلیلی برای مشارکت خود بیابند. به یاد داریم که همیشه جریانهای فتنهگر از این آراء بهطور پیشفرض بهعنوان رأی بالقوه خود یاد میکردندو اصلاحطلبان و فتنهگران ادعا میکردند، در صورت حضور آنها در انتخابات این آرا در سبد آنها قرار خواهد گرفت و منجر به حضور بیشتر خواهد شد و برای همین همیشه بر سر این موضوع از نظام باج خواهی میکردند. همیشه از این آرای ادعایی به عنوان اهرم فشاری برای امتیازگیری از نظام در برابر خود استفاده می کردند و با علم کردن آنها در پی باجگیری بودند. البته حضور گسترده مردم در انتخابات اخیر -بدون اینکه نظام به فتنه گران باج بدهد و اصلا آنها در انتخابات حضور داشته باشند- برای همیشه بر آن خط بطلان کشید .
انتخابات مجلس نهم هم برگزار شد. با حضور حد اکثری. با توجه به عملکرد ضعیف مجلس هشتم و دولت دهم، پیش بینی این حضور گسترده بسیار مشکل بود.امامردم آمدند که بسیاری از این مردم همان اراء خاموش بودند.
اما آرای خاموش خمینیشهر به سبد چه کسی ریخت؟
به واقع میتوان گفت که در این انتخابات تنها محسن صرامی بود که توانست این آراء را برای خود جمع کند و منجر به افزایش حضور مردم در انتخابات گردد. با توجه به عملکرد ضعیف نماینده فعلی شهرستان که در طی این 4 سال با نزدیک کردن خود به کانون های قدرت سعی در محکم کردن جا پای خود در بین سیاسیون کلان کشور داشت این قضیه کاملا روشن میشود. چرا که وی خیال میکرد اگر بتواند با 4 سال مجیز گویی، خود را به آنها نزدیک کند نه تنها در دوره بعد نماینده شهر خواهد بود بلکه در رده های بالای حکومتی نیز به عنوان فردی موثر از وی یاد خواهد شد. این تفکر غلط منجر شد آقای ابطحی کاملا مشکلات شهر و کسانی که به او رای داده بودند را فراموش کند. برود و 4 سال بعد بیاید. به خیال آنکه ناشناخته رفته و حالا با یال و کوپال احزاب بزرگ برگشته! اما دیدیم که مردم اقبالی به وی نشان ندادند و به جز عدهای که تحت تاثیر تخریبها علیه کاندیداهای دیگر قرار گرفتند و تنها به ادعای ولایتمداری ایشان توجه داشتند کسی به ایشان رای نداد. در عوض محسن صرامی که به حق میتوان او را پدیده این دوره نامید تک و تنها وارد میدان شد. عده ای جوان دور او را گرفتند و بدون حمایت هیچ یک از سیاسیون شهر توانست با جذب همان آرای خاموش پیروز میدان شود.محسن صرامی حتی اگر رای هم نمیآورد باید از او تقدیر میشد چرا که توانست با حضور خود همان حضور حداکثری مد نظر مقام معظم رهبری را رقم زده، به پایههای جمهوری اسلامی استحکام بخشد و دل امام زمان را شاد کند.
و اما چرا آرای خاموش به سبد محسن صرامی ریخت؟ این دقیقا بدان علت است که بر خلاف انچه سالها اصلاح طلبان در بوق و کرنا میکردند این آرای خاموش به دنبال هنجار شکنی و سرنگونی نظام نیستند. بلکه درست است که صاحبان این آراء خاموش از دست مسئولین ناراحتند و عملکرد زشت بسیاری از مسئولان، رانتخواری، فساد اقتصادی و دعواهای پوچ سیاسی ایشان آنها را دل آزرده ساخته است اما به اصل نظام پایبندند و هنوز امیدوار. امید به اصلاح و با حضور در صحنه به فضای امید و تلاش برای آبادانی کشور نگاه میکنند و نه دعواهای سیاسی و این جبهه و آن تشکل!
این انتخابات نشان داد که آرای خاموش و قشر خاکستری بیش از هر چیز برای تلاش و جدیت مسئولان در رساندن کشور به اهداف نظام و انقلاب فعال میشود، همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز بخشی از همین طیف که شاید در دورههای قبل برای شرکت در انتخابات دست دست می کردند، با دیدن تلاش در رفع مشکلاتشان و نگاه ویژه دولت به شهرها و روستاهای فراموش شده، تصمیم به مشارکت اجتماعی گرفتند. پس ما باید قدر دان محسن صرامی باشیم که شعارهایش آنچنان بر دل و جان مردم نشست که حتی توانست این آراء خاموش را در خمینیشهر به صحنه بکشاند و باعث حضور حداکثری گردد.و باید برای او آرزوی موفقیت کنیم که بتواند به آن شعارها جامه عمل بپوشاند و طعم شیرین خدمت را به مردم شهرش بچشاند.