حتما شنیده اید که معلمی از شاگردش پرسید: اگر بال های یک پروانه را کندیم و به او گفتیم بپر و بپرید، چه نتیجه ای میگیریم؟ شاگرد هم جواب داد: نتیجه میگیریم اگر بالهای پروانه را بکنیم، او کر میشود!
حالا نمیدانم این سکه و ارز چه مرگشان است که هرچقدر آقایان نماینده به آنها میگویند پایین بیایید، اصلاً گوش نمیدهند؟! آخر پررویی هم حدی دارد؛ واقعا چه کشوری داریم که یک سکهء ناقابل و یک کاغذ پاره جرأت میکنند به حرف وکلای مردم گوش نکنند؟! شاید واقعا بالهایشان را چیدهاند؟
این بندگان خدا نمایندگان- چند ماه است در نهایت ادب و احترام سکوت کردهاند، خیلی زیبا نشستند تماشا کردند که این سکه و ارز چگونه قد میکشند.اصلا تو بگو از سنگ صدا در آمد که از اینها در نیامد!
دراین مدت بعضیشان قربان قد و بالای سکه و ارز هم رفتند و ذوق کردند و گفتند که: ای قربون اون قد و بالات بشم! چه زود قد کشیدی تو؟! گوگولی مگولی؟!!!
البته عدهای هم در این مدت به سفرهای خارجی زیادی رفتند تا بلکه بتوانند دستهای پشت پرده را -که از آن طرف سکه و ارز را قلقلک میکند- شناسایی کنند.
چندتائیشون هم که به مسابقات رالی علاقهمند بودند، مسابقهای بین بهای اونس جهانی طلا و قیمت سکه و ارز ترتیب دادند و نشستند و کیفش را کردند اما خودشان هم باورشان نمیشد که سکه و ارز ما گوی رقابت را از حریفان خارجی برباید!
بعضی هم اول طرحی دادند و رابطهء کشور را با اجانب و استعمارگران قطع کردند بعد نشستند و در حین تماشای سریال بالارفتن قیمت سکه و ارز، طی نامه نگاریهایی از سختی هایی که بر ملت بیچاره میگذرد، بابستگانشان که آن طرف آبها در ممالک همان اجانب در سرمای 200- درجه به سختی در حال تحصیل علم هستند، گفتند؛ و آنهارا دلداری دادند که: «مبادا امیدتان را از دست بدهید؟ فکر نکنید خودتان فقط سختی میکشید؟خیر اینجا هم به مردم سخت میگذرد! درست است که رابطه را قطع کردیم امامنظورمان این نبود که شما برگردید.اصلا دانشگاههای مملکت ما سطح علمیشان آنقدرها نیست که قابلیت شمارا داشته باشد. شما همانجا تحمّل کنید و همانجا بمانید و خودتان را گرم نگه دارید و درس بخوانید تا بلکه روزی برگردید و بتوانید با علمتان مشکل مارا حل کنید. شایداین سکه و ارز زبان نفهم حداقل زبان علمی شما فرنگ درس خوانده ها را بفهمند!»
بعضی دیگر وقتی دیدند سکه و ارز اینجوری غدهء هیپوفیزش دچار مشکل شده و دارد غیر طبیعی رشد میکند به خودشان گفتند: نکند قیمت اقلام هم بالا برود؟ ازین رو سریع در چشم شهرشان یک آگهی زدند که {نون خشکه! نون خشکه! نون خشکه های شما را خریداریم!} بعد هم تمام نون خشکه ها را جمع کردند و فرستاند اونور آب برای بستگانشان. چون دیدند با این قیمتدلار که دیگر نمیشود ارز فرستاد. پس حداقل نون خشکه بفرستیم که خدای نکرده از گشنگی نمیرند!
بعضی دیگرشان هم که دیدند بالا رفتن سکه و ارز مقارن شده با فصل زمستان، ترجیحا به خواب زمستانی فرو رفتند و فقط قبل از خواب، پیش بینی کردند احتمالا عید نوروز که ما از خواب برخیزیم قیمت سکه شده است یک میلیون تومان و قیمت دلار هم دو هزار تومان! امانمیدانستند پیش بینیشان خیلی زودتر از اینها به حقیقت میپیوندد و تنها چند هفته پس از اینکه آنها خواب زمستانیشان را شروع میکنند، سکه و ارز رکورد میزنند. حیف که در خواب ناز هستند و دلمان نمیآید بیدارشان کنیم و بهشان تبریک بگوییم چرا که روی نوستراداموس را کم کردهاند!
البته شایعاتی هم به گوش رسید که بعضی دیگرشان در این مدت خودشان هم مشغول تعامل با سکه و ارز بودند تا بلکه بتوانند با گفتگو راضیشان کنند پایین بیایند!
حالا هم که بعداز چندین ماه آمدهاند جلسه غیر علنی میگیرند،سوالات جدی از دولتیان میپرسند، محکوم میکنند، دستهای بیگانگان را کشف میکنند، تحریمها را به رخ میکشند، وعده می دهند، تهدید می کنند،توصیه میکنند،حباب سوراخ میکنند، این سکه و ارز بی ادب اصلاگوششان بدهکار نیست!!! من اگر جای آنها بودم از خجالت آب می شدم و تا زیر 1000 تومن هم می آمدم... والّا! البته این راهم از نظر نباید دور داشت که شاید همان دستهای پشت پرده که اینبار از آستین اجانب بیرون زده است بالهای سکه و ارز را چیدهاند و مجلسیان توجه ندارند که الآن سکه و ارز کر شدهاند!